دكتراي درد

دكتراي درد

بيداري؟
باتوام.........
حوصله شنيدن داري؟
حرفها دارم برایت
دردها دارم...... اندازه ي قطرات بارانی که ترم نمیکنند
دیشب...
وقتي تمام نگاه ها جرقه اي براي خواسته ای بی شرمانه شد
باختم تمام زنانگي ام را به تقدير عادلانه ات
به شبي..... به مردی پولدار.......
به شبي که  مهمان سكس گروهي بودم
به شبی كه تمام پرهيز هايت درش موج ميزد
دران شب بکارتم تنها ده هزار تومان ارزید......چه بازاری.......
تنم در تن یک سبیل به ارگاسم رسید...............چه آزاری..........
من پر جیقم.جیق هایی صورتی........  جيغ هایی غمگين، که بوي لذت نميدهد
اه... من پر بوی مشروبم......ریه هایم بوی سیگار مردی میدهد که نمی شناسمش
ودر چشمهای آن مردک شهوت نه،بچه ام را می بینم که در چشمانش خواهش خرید یک مداد رنگی سبز شده است
شوهرم را می بینم  كه خمار ماده اي كشيدنيست
در ذهنم عقب جلو ميكند ،خشك خشك...
درد م را درک نخواهی کرد
من دكتراي دردم
تو استاد بی درکی...........
اصلا بازم بخواب .....تورا چه به من؟چون تو خدایی و من فاحشه



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[ شنبه 23 فروردين 1393 ] [ 2:27 PM ] [ ]
[ ]