مرا غمِ تو می‌کِشد در آتش بهانه‌ها

مرا غمِ تو می‌کِشد در آتش بهانه‌ها

چگونه رود می‌رود به سمت بیکرانه‌ها<br/>
که ابر گریه می‌کند برای رودخانه‌ها<br/>
<br/>
پرنده غافل است از این‌که تندباد می‌رسد<br/>
وگرنه باز هم بنا نمی‌شد آشیانه‌ها<br/>
<br/>
و این‌چنین که این‌همه زِ عشق رنج می‌برند<br/>
مرا غمِ تو می‌کِشد در آتش بهانه‌ها<br/>
<br/>
چراغ و چشمِ آسمان! ستاره‌ها تو، ماه، تو<br/>
پس از تو تار می‌شود شبِ تمامِ خانه‌ها<br/>
<br/>
اگرچه زخم می‌زنی ولی ترا نوشته‌اند<br/>
به روی صفحه‌ی دلم خطوطِ تازیانه‌ها<br/>
<br/>
خلاصه بر درختِ دل تو باید آشیان کنی<br/>
وگرنه می‌سپارمش به دست موریانه‌ها<br/>



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







موضوعات مرتبط: عشقی
[ یک شنبه 18 اسفند 1392 ] [ 5:34 PM ] [ Dash Reza ]
[ ]